مشتریان عزیز توجه داشته باشید،سفارشات هرروز قبل از ساعت 11 صبح تحویل اداره پست میگردد،لطفاً تا دریافت مرسوله خود صبر و شکیبایی نمائید.
خیلی از کارمندان قابلیت توانمند شدن در کسب و کارشون رو دارند ولی مدیران به دلایلی اجازه نمیدن این اتفاق بیفته.
اگه دوست دارید بدونید چه عواملی باعث میشه کارمندان رشد نکنند،این مقاله رو از دست ندید.
7 نگرش منفی مدیران در توانمندسازی کارکنان
در یک سازمان منابع انسانی یا کارکنان جزو تاثیرگذارترین داراییهایی میباشند که افزایش توانمندی این دارایی باعث رشد بیشتر سازمان و کسب و کار می گردد.
بدون شک همه شما به رستورانی برای صرف یک وعده غذایی،به بانک جهت انجام امور بانکی و به اداره جهت انجام امور اداری مراجعه و برای دریافت خدمات با کارکنان آن مجموعه ارتباط برقرار کرده اید.
یا اگر خود نیز مدیر شرکت یا کسب و کاری باشید کارکنانی دارید که به طور مستقیم برای انجام امور سازمان خود با آنها در ارتباط هستید،سوال اصلی اینجاست:
سوالاتی که مطرح شد و البته سوالاتی که پیرامون این موضوع در ذهنتان خطور نمود مبنی بر این است که توانمندسازی کارکنان یک سازمان ارتباط مستقیم با رشد سازمان و افزایش کیفیت خدمات و محصولات آن سازمان و در نهایت افزایش رضایت مشتریان آن سازمان را دارد ولی متاسفانه خیلی از مواقع در پاسخ به این سوالات پاسخ منفی دریافت می کنیم چراکه کارکنان آن سازمان با حداقل توانمندی خود نسبت به انجام امور و ارائه خدمات اقدام می نمایند.
برخی از مدیران نسبت به برون سپاری کارها و واگذار کردن امور کارکنان مقاومت زیادی دارند آنها بر این باورند که کارکنان آنها برای انجام کار مورد نظر تجربه کافی را ندارند و باید با سپری کردن تجارب بسیار و کسب آموزشهای بیشتر با دقت و تجربه بالاتری به انجام امور اقدام کنند.
یکی دیگر از نگرشهای مدیران این است که کارکنان علاقهمند نیستند مسئولیت بیشتری را به عهده بگیرند و از پذیرفتن مسئولیت های جدید شانه خالی می کنند مدیران احساس میکنند مشکل عدم توانمندسازی کارکنان مربوط به کارکنان است نه خودشان و اعلام میدارند علاقهمندیم کارکنان خود را توانمند سازیم ولی آنها مسئولیت نمی پذیرند.
برخی مدیران اعتقاد دارند که کارکنان بیشتر از توان خود مسئولیت دارند و قادر به پذیرش مسئولیت بیشتر نیستند.
آنها به این دلیل که بار مسئولیتهای فعلی کارکنان نسبت به توانمندی آنها سنگین تر است وظایف کارکنان خود را ارتقاء نداده و همین امر باعث می گردد که کارمندان با وظایف مشخص شده کار کنند و در نهایت توانمندی آنها هیچ تغییری نکند.
آنها اعتقاد دارند کارکنان به هیچ وجه نباید درگیر کارهایی شوند که مقامات بالاتر یا همان مدیران انجام می دهند یعنی با این نگرش آن سازمان از بین کارکنان هیچ مدیری را پرورش نمی دهند و فقط افرادی که حقوق دریافت میکنند جایگاه خود را حفظ میکنند .
برخی از مدیران می گویند علاقه مندم دیگران را در انجام امور توانمندسازم ولی آنها کار را خراب می کنند به همین دلیل حاضر نیستم تاوان اشتباه آنها را بپردازم.
خیلی از مسئولان و مدیران ترس دیگری را در ذهن خود جای میدهند آنها تمایل به سهیم نمودن دیگران در تخصص ها و مهارت های خود ندارند و اسرار امور تخصصی خود را با آنها بازگو چرا که می ترسند اگر آنها را توانمند سازند کارکنان تمامی افتخار کار را به نام خودشان ثبت می کنند .
برخی مدیران اعتقاد دارند کنترل و مدیریت مقامات ارشد کاری ناشدنی است،باید آنچه که در جریان است را خود در دست بگیرند و هدایت و حکومت کنند به عبارتی اگر کارفرما نباشد و دستور کار ندهد و اهداف را پیش نبرد در نهایت منجر به ناکامی و شکست کارکنان می شود.
آنها ناراحتی ازین دارند که از سخنرانی های انگیزشی و برنامههایی که برای پیشرفت شغلی کارکنان تدارک میبینند نتایج ناامید کننده و کوتاه مدت دریافت می کنند آنها بر این باورند که کارکنان برای توانمندسازی به راهنمایی روشن و رشته خطوط راهنمایی نیاز دارند.
به قلم علی اکبر علیایی
برگرفته از کتاب توانمندسازی کارکنان
برای دانلود pdf این مقاله اینجا کلیک کنید.
مطمئن باشید که نظرات شما بسیار دقیق مطالعه خواهد شد و به آن پاسخ خواهیم داد ، هر نظری که برای ما می نویسید قوت قلبی برای حال ما خواهد بود